حس خوب

سلام

تا حالا شده بری بیرون و اون حس و حالی رو که داری خیلی ملس باشه  و خودت به خودت حسودیت بشه که چه حال خوبی داری ؟

امشب اینطور شدم بصورت الکی ، چون همه جوانبش  که مث همیشه بود منظورم فضای اطرافم و ادمای اطرافم بود .

روی چمن خوابیده بودم و مثل ایکه چمنش جاذب خستگی بود چون حال منو که عوضید ...

دراز به دراز روی چمن... دیدن شهاب سنگی که کسی ندیدش ... بازی با حلقه های دود سیگار *البته سیگار رفیق ناباب*.... حس خوبه خوب بودن حال رفیق نابابت... و بعدش هم با استرس بلند شی واسه فرار از مامورا ...

بن نوشت:

1-     زیاد هم ناباب نیست فقط هی فرط و فرط پول دود میکنه ...بچه نونی...

2-     استرس چون تو شهر ما زیاد به موتوری جماعت گیر میدهند .نطقه سر قط .

3-     بنده هنوز تو معنی غیرت زن وکفر اور بودن اون موندم ها نمیخواید به داد مخم برسید؟

4-     خوشحالم که خوشحاله و خوشحالم که خوشحالم و خوشحال میشم که خوشحال باشید ...